شبکه ها از تعدادی جنبش های اعتراضی و سازمان های جامعه مدنی تشکیل شده اند که هدف ها و دیدگاه به نسبت یکسانی دارند و می توانند نقش مهمی در تقویت پایداری و اثربخشی هریک از جنبش ها و سازمان های جامعه مدنی داشته باشند. شبکه ها، اغلب به جنبش ها و سازمان های مدنی این امکان را می دهند تا هدف ها و استراتژی هایشان را دنبال کنند و به دستاوردهایی برسند که به تنهایی امکان پذیر نیست. شبکه ها می توانند قدرت و نفوذ صدای شهروندان و گروه های به حاشیه رانده شدۀ عرصۀ سیاست و اجتماع را در دفاع از سیاست ها و بهبود حکمرانی تقویت کنند و زمینه ای برای به اشتراک گذاری دانش، تجربه و منابع فراهم آورند. بسیاری از سازمان ها و نهادهای توسعه بین المللی می خواهند دامنه دسترسی، سطح عملکرد و اثرگذاری برنامه هایشان را گسترش دهند. آن ها شبکه های جامعه مدنی را به عنوان شرکایی مطلوب برمی گزینند.
روش های بی شماری برای پیوستن جنبش های اعتراضی و سازمان های جامعه مدنی به یکدیگر و تشکیل شبکه وجود دارد. تصمیم دربارۀ اینکه به چه نوع شبکه ای می خواهید بپیوندید یا چه نوع شبکه ای را می خواهید تشکیل دهید، به بررسی دقیق این نکته نیاز دارد که جنبش و سازمان شما می خواهد از راه همکاری با دیگر سازمان ها و جنبش ها به چه دستاوردهایی برسد. شبکه ها دست کم به پنج دلیل مشخص تشکیل می شوند و هریک درجه های مختلفی از تعهد به همکاری دارند.
انتخاب سازمان ها و جنبش ها برای همکاری درون یک شبکه باید پس از بررسی دقیق نیازهای یک جنبش یا سازمان مدنی انجام پذیرد. عواملی ممکن است در انتخاب شرکای خاص تأثیر بگذارد مانند اینکه آیا جنبش نیاز به فضایی برای گردهمایی، حامیان بیشتر، اطلاعات کارشناسی، اعتبار اجتماعی یا آگاهی بین المللی دارد یا خیر. مؤثرترین شبکه ها، شبکه هایی اند که برای دستیابی به هدف، استراتژی های مشخص و مشترکی دارند. شرکاء و همکاران باید بر اساس هماهنگی هدف ها و نیازها انتخاب شوند. بر اساس ماهیت جنبش شما و هدف تان از ایجاد شبکه، شماری شرکای بالقوه وجود دارند که ممکن است بخواهید در جذب آنها بکوشید.
«مؤثرترین شبکه ها، شبکه هایی اند که برای دستیابی به هدف خود، استراتژی های مشخص و مشترکی دارند.»
ماهیت تغییرپذیر حرکت های اعتراضی و انقلاب دیجیتالی همراه آن، علت آن است که کار جنبش های مردمی آسان تر و این جنبش ها، محرک اصلی تغییر دموکراتیک شوند. بسیاری از نیروهای اجتماعی-سیاسی، جنبش های مردمی را بسیار بیشتر از سازمان های جامعه مدنی، نمایندۀ جامعه و آن ها را نسبت به مشکل های جامعه، آگاه تر می دانند. جنبش های مردمی، هم چنین از نظر ترکیب جمعیتی متنوع تر و در رویکردهای اعتراضی خود خلاق ترند. مهم آن است که جنبش های مردمی به یکدیگر بپیوندند و با هم تشکیل شبکه دهند، سازمان های رسمی جامعه مدنی با آن ها تشکیل شبکه دهند و تمامی ذینفعان، به شکل مستقیم با جنبش های مردمی کار کنند. جنبش های مردمی اغلب حول موضوع های خاصی سازمان می یابند که بر زندگی روزمرۀ مردم تأثیر می گذارند. این موضوع ها همیشه مختص یک جامعۀ خاص نیست و همکاری بین جنبش های مردمی مختلف مواجه با مشکل های مشابه، می تواند فشار برای رفع آن ها را افزایش دهد. جنبش های مردمی، اغلب نمایندۀ آسیب پذیرترین قشر جامعه، حاشیه نشینان و افراد به حاشیه رانده شده و محروم از جامعه اند. تشکیل شبکه هایی از جنبش های مردمی، سازمان های رسمی جامعه مدنی و دیگر ذینفعان، می تواند به افزایش قدرت، نفوذ، ارتباط و توانایی کار مؤثر در جهت تغییرهای اجتماعی-سیاسی شوند.
سازمان های رسمی جامعه مدنی -مانند سازمان هایی معمولاً مشهور به سازمان های غیردولتی- به طور مرتب حول محور موضوع های خاص، شبکه هایی را با یکدیگر تشکیل می دهند. به شکلی سنتی، آژانس های ملل متحد، دولت ها و دیگر حامیان مالی به دلیل ماهیت نهادینه شدۀ این سازمان ها و توانایی آن ها در برآوردن ضروریت های حسابداری و گزارش شده برای کمکهای مالی، به ایجاد ارتباط با سازمان های رسمی جامعه مدنی تمایل زیادی دارند؛ تا حدی که جنبش های مردمی اغلب نادیده گرفته می شوند. مشارکت با سازمان های رسمی جامعه مدنی می تواند برای جنبش ها بسیار مفید باشد، زیرا سازمان های رسمی ممکن است ارتباط هایی در دولت داشته باشند و این ارتباط ها توانایی آن ها را در ایجاد تغییر افزایش بدهد؛ ارتباط هایی مانند توانایی رزرو مکان و پرداخت هزینه های متخصصان حقوقی و کارمندان دائم تا کارهای اداری روزمره را انجام دهند که همراه فعالیت مدنی مؤثر است. هنگام انتخاب سازمان های رسمی جامعه مدنی برای مشارکت، این نکته مهم است که مشخص شود، آیا در هر شرایطی شرکاء باید از نشان و هویت سازمان مدنی استفاده کنند یا خیر و آیا در نحوۀ استفاده از منابع در صورت تغییر شرایط انعطاف پذیری وجود دارد یا خیر؟ آن دسته از سازمان های جامعه مدنی شرکای خوبی خواهندبود که می پذیرند مشارکت آشکار و وابسته به بستر و محتوا، می تواند در مشروعیت یا نداشتن مشروعیت جنبش های اعتراضی مؤثر باشد. هم چنین، سازمان ها، وقتی درک می کنند که نیازها ممکن است در شرایط اعتراضی تغییر کنند و شرایط سنگینی دربارۀ نحوۀ استفاده از کمک های خود وضع نمی کنند، شرکای مؤثری محسوب می شوند.
سازمان ها و گروه هایی وجود دارند که به شکل خاص برای ایجاد شبکه در سطح های مختلف محلی، منطقه ایی، ملی و بین المللی بین جنبش های اجتماعی و اعتراضی با هدف ها مشابه فعالیت می کنند. این سازمان ها و گروه ها در شبکه سازی، به طور کلی در موضوع های خاص تخصص دارند و به تسهیل ارتباط بین جنبش های اعتراضی فعال در این زمینه ها می انجامند. گذشته از تسهیل این ارتباط ها، بسیاری از این سازمان ها در جهت ایجاد ظرفیت برای جنبش هایی کار می کنند که با آن ها همکاری دارند تا از پایداری شبکه های خود اطمینان حاصل کنند. چنین سازمان هایی صرفاً در صورتی به شما یاری می رسانند که فعالانه به آن ها نزدیک شوید و درخواست کمک کنید و توضیح دهید که جنبش شما چه طور با چشم انداز کلی آن ها هم راستا است .
گرچه اغلب بین فعالان و کنشگران مدنی حس بی اعتمادی به سازمان های مردم نهاد بین المللی وجود دارد، این سازمان ها می توانند شرکای مفیدی باشند؛ سازمان هایی مانند کمیتۀ بین المللی صلیب سرخ و آکسفام به چند روش فعالیت می کنند. گرچه این سازمان های غیردولتی بیشتر به خاطر ارائۀ کمک های بشردوستانه به افراد آسیب دیده از جنگ یا فاجعه های طبیعی شناخته شده اند، اما آن ها برای حمایت از جنبش های اعتراضی نیز تلاش می کنند. آن ها می توانند پشتیبانی فنی، اطلاعاتی و راهنمایی های مفیدی در زمینۀ چارچوب های حقوقی و اداری بین المللی ارائه دهند. حمایت های سازمان های مردم نهاد بین المللی، می تواند برای ایجاد کمپین های متنوع و چندجانبه بر اساس تحقیق های خوب و اطمینان بخش استفاده شود.
سازمان ملل متحد آژانس های بی شماری دارد که در جهت رسیدن به هدف ها مختلفی تلاش می کنند. اگر یک آژانس با موضوع خاص یا چالشی سروکار دارد که جنبش شما نیز با آن روبه رو است، همکاری با آژانس سازمان ملل -اغلب در قالب غیررسمی - می تواند بسیار مفید باشد. روال های ویژۀ سازمان ملل متحد، مانند گزارشگر ویژه دربارۀ حق آزادی اجتماعات و انجمن ها نیز می توانند شرکای مفیدی در بررسی نمونه های نقض حقوق بشر و گزارش دهی دربارۀ آن باشند.
رسانه شریک های قدرتمندی برای هر جنبش اعتراضی و اقدام مدنی اند. مهم است که جنبش ها به رسانه های پیشرو نزدیک شوند تا آن ها مصاحبه هایی با رهبران جنبش های اعتراضی انجام دهند، آنها را به مناظره دعوت کنند و در صورت امکان، مستندهایی دربارۀ وضعیتی نمایش دهند که به اعتراض ها شده است. رادیو، تلویزیون و نشریه ها و نیز شبکه های اجتماعی -مانند کانال های یوتیوب، اینستاگرام و…- شرکای بالقوه جنبش های اعتراضی و اقدام های مدنی اند. نمونه ای از مشارکت های موفق، راه اندازی لایواستریم و پخش زندۀ فعالیت های اعتراضی و گزارش های جانبدارانۀ برخی رسانه ها از اعتراض ها در ارمنستان بود. رسانه های اجتماعی نیز ابزار مهمی برای کنشگران مدنی محسوب می شوند. پیام ها را می توان به سرعت و برای مخاطبان زیادی پخش کرد، اما اعضاء جنبش های اعتراضی، هم چنین می توانند از رسانه های جدید برای نوشتن دربارۀ تجربه های خود استفاده کنند، فیلم هایی از اتفاق ها ارسال و با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. یک جنبش موفق باید از این امر اطمینان حاصل کند که هم به رسانه های سنتی و هم شبکه های اجتماعی اتکا دارد، از پلتفرم های مختلفی برای دستیابی به گروه های مختلف مردم استفاده و با استفاده از پلتفرم های متعدد، صدای کنشگران را تقویت کند.
شبکه های موفق جامعه مدنی اغلب ویژگی های مشابه دارند. این ویژگی ها را می توان به سه دستۀ کلی طبقه بندی کرد:
هنگام طراحی، تأسیس و ارزیابی شبکه های موفق نمی توان هیچ کدام از این نکته ها را نادیده گرفت.
شبکه های موفق جامعه مدنی، اغلب بر اساس روابط گذشته افراد در سازمان های مختلف ساخته می شوند. اغلب کارآمدترین شبکه ها با مشارکت افراد و سازمان هایی ایجاد می شوند؛ افراد و سازمان هایی که از پیش با هم همکاری کرده اند یا به نحوی در تعامل بوده اند. هم چنین شبکه هایی از سازمان هایی کارآمد محسوب می شوند که از پیش سرمایۀ اجتماعی داشته اند و در جامعه نفوذ دارند؛ چراکه با این جایگاه و سرمایه می توانند قدرت ازپیش موجود خود را ترکیب و ادغام کنند. شبکۀ متشکل از چهار سازمان جامعه مدنی موسوم به گفت وگوی ملی در تونس نمونۀ بسیار خوبی از این دست است. در سال ۲۰۱۱، این شبکه از چهار سازمان شکل گرفت که تشکیلاتی خوب و منظم داشتند و در کنار یکدیگر توانستند نقشۀ راهی برای توافق بر سر قانون اساسی جدید و برگزاری انتخابات تهیه و یک روند جدید و متفاوت گفت وگو را ایجاد کنند. لازم به ذکر است در کشورهایی با فضای مدنی بسیار بسته، تشکیل شبکه های موفق دشوار است؛ زیرا امکان گردهمایی و ارتباط اغلب محدود می شود. در چنین شرایطی، شبکه های مؤثر را دولت اغلب رسمی و محدود می کند و به جای مشارکت با عوامل داخلی، به مشارکت با عوامل بین المللی می پردازند.
موفق ترین شبکه های جامعه مدنی اغلب شبکه هایی اند که حول موضوع های جالب توجه برای عموم بسیج می شوند. موضوع هایی اغلب برای عموم جالب توجه اند که پیش تر توجه بسیار از رسانه ها را به خود جلب کرده اند و همگان بادقت آن را رصد می کنند. با وجود این، یک هدف اجتماعی محبوب به تنهایی کافی نیست. شبکه ها، به تخصص های فنی -مانند طیف وسیعی از دانش، مهارت و منابع دیگر- برای دستیابی به این هدف ها نیاز دارند. این تخصص ها -از تخصص حقوقی و رسانه ای گرفته تا تخصص بسیج اجتماعی و … هم چنین تحقیقات گسترده را در بر می گیرد. شبکه منظور از تخصص را مشخص می کنند و از آن برای هدایت مشارکت های بیشتر و خارج از شبکه اش در کارها استفاده می کنند.
شبکه ها با رهبری، حاکمیت و مدیریت مشارکتی بهترین کارآیی را نشان می دهند؛ یعنی وقتی تکیه بر فرد را کنار می گذارند و بر مبنای رهبری جمعی عمل می کنند و وقتی رهبران نمایندۀ چشم انداز کل باشند و تکبر و من محوری را کنار بگذارند، هم چنین با اتکاء بر حاکمیت مشارکت جویانه، نمایندۀ همه اعضاء -چه مستقیم و چه غیرمستقیم یا غیررسمی یا رسمی - باشند و با تکیه بر مدیریت هماهنگ کننده، رهنمودهایی برای اقدام های داوطلبانه ایجاد کنند و به جای رویکردهای سلسه مراتبی و دستوری متداول در سازمان های منفرد، بر ایجاد سیستم های اعتمادآفرینی متمرکز می شوند. سیستم های مشارکت جویانه برای کارکردهای حاکمیتی و مدیریتی -مانند ثبت سوابق، ارتباط ها، جمع آوری منابع مالی و مدیریت مالی- و نیز برای موفقیت شبکه به ویژه در شبکه های بزرگ تر و نهادینه شده تر اهمیت ویژهای دارند؛ یعنی برای شبکه هایی که باید به اعضاء و تأمین کنندگان مالی متعدد پاسخگو باشند.
وقتی شما نوع شبکه ای سودمند را برای جنبش و سازمان خود مشخص و شرکای مدنظر خود برای اشتراک در این شبکه را شناسایی کردید، مهم است که بهترین راه تشکیل شبکه و تنظیم روابط بین جنبش ها یا سازمان هایی را پیدا کنید که قرار است در شبکه قرار گیرند. ایجاد شبکه به این نیاز دارد که شرکای درگیر دربارۀ جنبه های تدارکاتی تصمیم گیری کنند. این جنبه ها ممکن است پیچیده باشند؛ مانند ساختارهای رهبری [در صورت تمایل]، استراتژی های کمپین و برنامه های بلندمدت، مانند مسئله های مرتبط با موضوع های بالقوه حساس مانند امور مالی. نحوۀ تصمیم گیری دربارۀ هر یک از این موضوع ها، به بستر شبکه و اعضاء تشکیل دهنده آن بستگی دارد. با وجود این، جنبش ها و سازمان های عضو شبکه های موثر، چگونگی دستیابی به این هدف را به اشتراک گذاشته اند.
زمان ثبات و صلح بهترین زمان برای ایجاد ارتباط و شبکه سازی برای جنبش ها است. ایجاد روابط در اوج اعتراض ها کار دشواری است؛ زیرا محیط بار احساسی دارد و سیال و متغیر است. درعوض، کار ساخت و ایجاد شبکه ها باید گامی مقدماتی قبل از شروع اعتراض ها و کمپین ها به حساب آید. در شیلی، در سال ۲۰۰۹، سه جنبش بزرگ دانشجویی کنفرانسی را برگزار کردند که در آن جنبش های دانشجویی از دانشگاه های دولتی و خصوصی، اتحادیه های کارکنان سیستم آموزش وپرورش شرکت داشتند. در این کنفرانس، جنبش های مختلف توانستند با یکدیگر رابطه برقر ار کنند و اطلاعات شان را به اشتراک بگذارند. آن ها مشخص کردند که کدام جنبش ها از نظر سیاسی و ایدئولوژیک هم راستایند و کدام یک با آن ها همراه نیستند اما می توانند در اشتراک گذاری منابع مفید باشند. این کنفرانس پایه و اساس همکاری جنبش های دانشجویی در فعالیت های امدادی برای کمک به معدنچیان در بحران معدن سال ۲۰۱۰ و اعتراض های گستردۀ دانشجویی بوده است که در سال ۲۰۱۱ به اصلاحات در سیستم بودجه دانشگاه منتهی شد.
هنگام ایجاد شبکه و در مدت حیات شبکه، در صورت امکان ملاقات حضوری و گفت وگوی رهبران و فعالان جنبش ها و سازمان های عضو شبکه اهمیت دارد. رهبران جنبش اعتراضی در جمهوری آذربایجان دریافتند که ترغیب سازمان ها -به ویژه سازمان های رسمی جامعه مدنی- سازمان های مردم نهاد بین المللی و کشورهای خارجی از راه تشریح نوع و هدف ها جنبش در دیدار حضوری بسیار راحت تر است. شرکای بالقوه با این راه می توانند تا با دشواری های پیشرو احساس همدلی کنند، سؤال هایشان را بپرسند و درک دقیقی از وضعیت موجود از منایع دست اول به دست آورند. هم چنین ملاقات حضوری منظم مهم است؛ زیرا انگیزه های شخصی اهمیت دارند. دلیل مشارکت جنبش های فردی و رهبران آنها در شبکه ها ممکن است دائم تغییر کند. جلسه های حضوری ارزیابی این انگیزه ها را آسان می کند و امکان می دهد تا دریابیم آیا هنوز هم این انگیزه ها با هم همسویند یا خیر.
توأمان با آنکه بسیاری از شبکه ها در شرایط درگیری اجتماعی ایجاد می شوند، درگیری ها و منازعه های درون گروهی بین افراد نیز امری معمول است. مدیریت چنین وضعیتی کار دشواری است و می تواند به ازهم پاشیدن شبکه منجر شود. به همین دلیل، در همان آغاز زندگی انجمنی، اعضاء شبکه باید روی معیارهای اخلاقی و شیوۀ حل وفصل اختلاف ها مبتنی بر اجماع در شبکه توافق کنند؛ به شکلی که در آن ارزشها و تعهدهای زیربنایی شبکه فهرست شده باشند. این توافقنامه باید عملکرد شبکه را هدایت کند و برای حل وفصل هر درگیری و اختلاف داخلی استفاده شود. در مقیاس کوچک تر، اگر شبکه ها جلسه های منظم دیدار حضوری بین اعضاء داشته باشند، در ابتدای هر جلسه می توان توافقنامه گروهی تهیه کرد؛ توافقنامه ای که تعهدها و ارزش های مدنظر افراد حاضر در جلسه را به تفصیل نشان دهد. این سند را سپس می توان به عنوان راهنما برای حل وفصل سازنده و محترمانه هر نوع تعارض داخلی استفاده کرد تا اطمینان حاصل شود که درگیری به انشعاب و تخریب روابط در درازمدت منجر نخواهدشد.
گرچه برخی از شبکه ها صرفاً برای دستیابی به یک هدف خاص ایجاد شده اند و سپس منحل می شوند، برخی دیگر در طولانی مدت و گاهی در شکل های گوناگون به حیات خود ادامه می دهند. حتی وقتی شبکه ها پس از دستیابی به یک هدف خاص منحل می شوند، اشتراک گذاری دانش و تجربه می تواند و باید ادامه یابد. هرچند ممکن است این پشتیبانی رسمی نباشد، به پایداری روابط و جنبش ها در زمان طولانی تری کمک میکند. یکی از مهم ترین انواع دانش و تجربه برای اشتراک گذاری دانش دربارۀ جنبش های دیگری است که برای دستیابی به هدف ها مختلف با یکدیگر شریک شده اند و نیز چگونگی مدیریت مشارکت آن ها با یکدیگر. اعضاء جنبشه ای اعتراضی ممکن است دربارۀ جنبش ها یا سازمان های دارای هدف مشترک، دانش و اطلاعاتی داشته باشند که شرکای سابق شان اکنون تلاش می کنند تا به آن دست یابند. به اشتراک گذاری این اطلاعات می تواند فوق العاده ارزشمند باشد و مدت زمان لازم برای ایجاد شبکه جدید را کاهش دهد.</div>